سفارش تبلیغ
صبا ویژن
کلبه عشق آرمین و نگین
سفارش تبلیغ
صبا ویژن
لوگوی وبلاگ
 

صفحات اختصاصی
 

آمار و اطلاعات

بازدید امروز :9
بازدید دیروز :1
کل بازدید :11140
تعداد کل یاداشته ها : 111
103/2/16
5:12 ع
مشخصات مدیروبلاگ
 
آرمین[0]
این وبلاگ همدم منه وقتایی ک دلم میگیره میام حرفای دلمو مینویسم من عاشقم اونم از نوع واقعیش تا نفس میکشم پای عشقم میمونم وقتی بدستش آوردم ب امید خدا این وبلاگو نشونش میدم الهی فداش بشم

خبر مایه
بایگانی وبلاگ
 
آذر 93[11]
پیوند دوستان
 

عاشقش که باشی به دیر جواب دادن اس هاش گیر میدی..به لباس پوشیدنش گیر میدی...به جاهایی که میره گیر میدی..به لایک هاش گیر میدی..به کامنت های زیر پستاش گیر میدی..عاشقش که باشی بیشتر از یه ساعت نمیتونی طاقت بیاری که بهش اس ندی..عاشقش که باشی هی ازش میپرسی خوبی؟ کجایی؟عاشقش که باشی هی بهش میگی کی بیکاری دلم برات تنگ شده میخوام ببنمت...عاشقش که باشی هی دلت پیش اونه...هی پیش خودت میگی الان داره چیکار میکنه..همه اینارو واسش میکنی بعد میگه:(خیلی رو اعصابی)دلَم کَسی رومیخاد که...وَقتی بهش میگَم خُدافِظ نگه بای;بگـــه چـــه مرگتـــه باز روانی?¿من دوستت دارَم فکر کَردی به این راحتیا وِلِت میکُنم ?¿دلم کَسی رومیخاد?ه درکَم کُنه نـــه ترکَم!دلم کَسی رومیخادتا بفهمـــه کسی میخوادرابطمونو خَراب کُنه بگـــه اون بامَن تو أعصابتو خورد نکُن!دلم کَسے رو میخادکه وقتے باش قَهرم اس بده ببین قَهری قَهر باش ولے میکشَمت اَگه حَواست به مَن نَباشه،اُفتاد!!دلم کَسی رومیخاد که وَقتی باهاش دعوام میشه شَب بگـــه تا آشتی نَکردی نمیخوابی،مفهومه؟؟بعضی وَقتا قَهر نمیکنی که بری...قَهر میکنی تا ببینی چقدر واسـه طَرَفت اَرزش داری.....♥?♥?♥?♥?♥?♥?♥♥?♥?♥?♥?♥?♥?♥


93/9/17::: 4:2 ع
نظر()
  
  

 مَن عِشقِتو بِہ ھَمہ دُنیا نِمےدَم حَتے یادِتُ بِہ کوھُ دَریا نِمےدَم ھیچے دیگِہ نَموندِہ کہ بِگَم تو این چَند وَقت ھَمہ سَعیمو کَردَم کہ برگَردی کِہ باز بیاے پیشَمو مَنو از این کابوس بیدارَم کُنے اَماّ بہ قول خودِت مَن عاشِق تو شُدَم تو عاشِقِ یکے دیگہ... اَزت خوستَم کہ نَری اماّ تو باھام لَج کَردی ازَت خواستَم تَنھام نزاری اماّ تو اعتِنا نَکَردی اَزَت خواستَم حداقَل بہ سوالام جواب بدی اماّ تو آدَم حِساب نَکردی اَزَت خواستَم حُرمَت نِگہ داری اماّ تو پوزخَند زَدی ازَت خواستَم..... بے خیال دیگہ ھیچے مہم نیس مَن دِینَمو تو این عِشق اَدا کَردَم تو این چَند وَقت ھَرچے دیدم دَم نَزَدَم ریختَم تو خودَم... دیدی دیدی رَفتے دِلتو شِکَستَن  دیدے ھیچکَس اندازہ مَن دوسِت نَداشت دیدی ھیچ کَس اندازِہ مَن عاشقِت نَبود دیدی ھیچ کَس اندازہ مَن پات واینَستاد فَقَط میخوام بِگَم تو یہ اردیبهشت ماھے نامَردی کہ عِشقِتو دادی بہ پایہ ھَوَس... بِھت قول میدَم یہ روزی خودِت حِس میکُنے کہ با من چہ رَفتاری کَردی... پَشیمون میشے مطمَعِن باش...


94/1/15::: 10:30 ع
نظر()
  
  

چند ساعت دیگه بهار میاد و همه‌چیز رو تازه می‌کنه، سال رو، ماه روروزها رو، هوا رو، طبیعت رو، ولی فقط یک چیز کهنه میشه که به همه اون تاز‌گی می‌ارزه، «دوستیمون»!


93/12/29::: 7:7 ع
نظر()
  
  

حسرت چیزی نیست که من بخورم حسرت اون چیزیه که به دلت می ذارم

 

.“دوستت دارم” را برای هر دویمان فرستادی هم من ، هم اوخیانت میکردی یا عدالت ؟.

 

 


  
  

سلام ب همه کسایی ک ب این وبلاگ میان.خطمو عوض کردم الان دیگه هیییچکس شمارمو نداره عشق زندگیمو رهاش کردم خیلی تلاش کردم خیلییی خودمو خورد کردم زیر پا کردم اما نشد دیگه چی کنم؟منو نمیخواد هیچوقت باورم نکرد خیلی نامرده هیچکس باورم نکرد جز 

مامانم اون همه چیو میدونست خود نگین گف ب همه بگو ما با همیم من تا آخرش کنارتم اما ببینید چقد زود زد زیر تمام حرفاش دخترا ببینید.اگه دوسم نداش از اولش این کارو میکرد ن الان ک انقد دیوونشم.واقعا چ جور راحت میتونن این کارو بکنن؟فقط از خدا خواستم ی ا

اتفاقایی جلو راهش بیاد ی چیزاییو ببینه بعدا بفهمه من چقد احساسم پاک بود چقد با تمام وجود دوسش دارم.یعنی نگین همه ابراز احساساتت تظاهر ب دوس داشتن بود؟تظاهر ب دوس داشتن کثیف؟دلت اومد آخه؟تو ک میدونستی تو دنیا فقط امیدم تویی.اگه این مطلبو خوندی

اینو بدون ک دیگه میرم واسه همیشه اگه دوسم داشته باشی اگه فهمیده باشی چقد با همه فرق دارم برمیگردی.اینم بدون ک دوست داشتن من خیلی پاکه خیلی.هیچ وقت انتظار نداشتم باهام این کارو بکنی اما ب عشق جدیدت حواست باشه.میدونم از من خیلی بهتره اما 

مطمعنم تا آخر عمر هییییچ کس اندازه من دوست نداره هر وقت تونستی با یخ رو خورشید اسمتو بنویسی اونوقته ک ی نفر تورو بیشتر از من دوست داره.خیلی دلم شکست اما فقط از خدا سلامتیو موفقیتتو میخوام تا عمر دارم عشق اول و آخرم فقطو فقط تویی.اگه دوسم 

داشته باشی برمیگردی ب حرف هیچ کس گوش نده هیچ کس فقط برو سراغ دل و قلبت.نگینم مواظب خودت باش.واسه کنکور خوب بخون.اصلا حالم خوب نیس خداشاهده اصلا.تو این ی ماه3/4بار رفتم بیمارستان نمیدونم چ مرگمه.خیلی دوست دارم با همه وجودم.بدترین عید عمرم عید94 چون خیلی داغونم واسم دعا کن.نگین چرا آخه چرا نامرد؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟؟این بود همه قول و قسمات؟خداحافظ

 


93/12/20::: 4:27 ع
نظر()
  
  

خدایـــــــــــــــــــــــا ...گـــــــــــریــــــــستــــم بــــــــــــــرای او ...از تـــــــــــــه دل !امــا ...!تــــو هم بــــــــــــــــاورم نکردی...خــــــــــدایـــــــا ...کاش به او میگفتی میخواهمـــــــــــــش ...حتـــی اگر بودنش فقط ثانیه ای بود...حتی با خاطراته بد که با او همه چیز خوب بودحتـــــی اگر ندانسته بدى کــــــــردبه او بگو... میگفتی میخواهمــــــــــــش !...مهم نیست که چه گذشــــــــــــت ..مهم این است که مـن فقط با او شادم...بگو بـــــــــمـــــــــاند!!!بخواه بــــــــــــــــاشد!!!گــذشتـــــــــــه مهــــــــم نیــست ی خواهمش خدایا ...خـــــدایا می شنوی اگـر تو بخواهی همه چیز حل می شـود!!!!همـــــه چیـــــز ...بخـواه،...من او را دوسـت دارم می شنوی؟ خدایا حرف دلم را میشنوی... از ته دل دارم میگویم... خودت گفته ای که !!!! هر کس خالصانه از ته قلبش چیزی بخواهد... او را پشیمان باز نمیگردانی... خدایا صدایم میآید... خسته ام .....


  
  

مــــرد هم قلـــــب دارد فقط صدایش...یواش تر از صدای قلب یک زن است....مرد هم در خلوتش برای عشقش گریه میکند....شاید نـــدیــــــده باشی..اما همیشه اشک هایش را در آلبوم دلتنگیش قاب میکند..هر وقت زن بودنت را می بیند...سینــــــــه را جلو میدهد..صدایش را کلفت تر میکند...تا مبادا... لرزش دست هایش را ببینی...مرد که باشی...دوست داری....از نگاه یک زن مرد باشی...نه بخاطر زورِ بازوهــا! مثل تو دلتنگ میشود...ولی،گریه نمیکند...بچه میشود....بهانه میگیرد...تو این ها را خوب میدانی....تمام آرزویش این است که سر روی پاهایت بگذارد...تا موهایش را نوازش کنی..عاشق بویِ موهای توست و بیشتر از تــــو به آغوش نیاز دارد.....چون وقت تنهایی....خاطره ی تــــو او را امیدوار میکند...!!♥............................................


  
  

دلم برات تنگ شده..... اما من... من میتونم این دوری رو تحمل کنم... به فاصله ها فکر نمیکنم ...... میدونی چرا؟؟ آخه ... جای نگاهت رو نگاهم مونده .... هنوز عطر دستات رو از دستام میتونم استشمام کنم.... رد احساست روی دلم جا مونده ... میتونم تپشهای قلبت رو بشمارم ..... چشمای بیقرارت هنوزم دارن باهام حرف میزنن.... حالا چطور بگم تنهام؟؟ چطور بگم تو نیستی؟؟ چطور بگم با من نیستی؟؟ آره! خودت میدونی.... میدونی که همیشه با منی .... میدونی که تو ، توی لحظه لحظه های من جاری هستی.... آخه تو ، توی قلب منی... آره ! تو قلب من.... برای همینه که همیشه با منی... برای همینه که حتی یه لحظه هم ازم دور نیستی... برای همینه که میتونم دوریت رو تحمل کنم... آخه هر وقت دلم برات تنگ میشه... هر وقت حس میکنم دیگه طاقت ندارم.... دیگه نمیتونم تحمل کنم... دستامو میذارم رو صورتم و یه نفس عمیق میکشم.... دستامو که بو میکنم مست میشم... مست از عطرت !! صدای مهربونت رو میشنوم ... و آخر همه ی اینها به یه چیز میرسم.....! به عشق و به تو..... آره... به تو !! اونوقت دلتنگیم بر طرف میشه... اونوقت تو رو نزدیکتر از همیشه حس میکنم.... اونوقت دیگه تنها نیستم حالا من این تنهایی رو خیلی خیلی دوسش دارم..  به این تنهایی دل بستم... حالا میدونم که این تنهایی خالی نیست... پر از یاد عشقه.. پر از اشکهای گرم عاشقونه !!


  
  

دلم میخواست تمام آدم های دنیا دلشون صاف بود وطعم عشق را حس میکردن.طعم درد جدایی رو حس میکردن و میفهمیدن وقتی عاشق از معشوق جدا میشه خدایا چه کار کنم دردم را به کی بگم؟به هر کسی که میگم هنوز دوستش دارم میگه دیوانه ام.غم دلم را به کی بگم؟شبهای تاریک را دوست دارم چون یاد آور خاطراتی خوب برای من است.ستاره های آسمان رو دوست دارم چون نورشان مثل نور کمی است که در اعماق قلبم سوسو میکند و هنوز امید به زنده ماندن دارد.ابرها را دوست دارم چون عشق را میفهمند و به حالم گریه میکنند.سرما را دوست دارم چون آوازی غم انگیز به همراه می آورد.گرما را دوست دارم چون نگذاشت قلبم مقلوب و سرد شود.بهار را دوست دارم چون گلهای سرخ به همراه می آورد همان گلی که او دوست داشت.تابستان را دوست دارم چون گرمایش مانند سوزش عاشقی میباشد.پاییز را دوست دارم چون به یاد لحظاتی می افتم که او مانند برگهای پاییزی مرا زیر پای خود خرد کرد و من همچنان هنوز عاشقانه دوستش دارم.زمستان را دوست دارم چون غم های مرا در پشت برفهای سپیدش پنهان میسازد.خدا را دوست دارم چون مهربان است .چون فقط اوست که وقتی از عشق سخن میگویم مرا دیوانه خطاب نمیکند.اما از جدایی نفرت دارم چون او بود که دستهای مارا از هم جدا کرد و من دیگرهیچوقت او را متعلق به خود ندیدم.اما هنوز امیدوارم به دیدن دوباره او هر چند که دیگر دستهایش گرمی همیشگی را ندارد.و من بعد از رسیدن به این آرزوبا خیال راحت چشمهایم را میبندم و از این دنیا به آن دنیا سفر میکنم.هنوز به دیدن او زنده امچرا؟نمیدانمچون هنوز دوستش دارم.چون دلم برایش تنگ شده.چرا مرا نخواست؟چرا رهایم کرد؟چرا مرا کشت؟چرا؟چرا؟چرا؟


  
  

یادته روزایی که با هم بودیم؟ / دلامونو ما به هم هدیه دادیم یادته به من میگفتی دوس دارم با تو برم تا آسمون/اون بالا ها تو کهکشون یادته شبای سردو نامه های عاشقونه / دفتر خاطره هاتو دادی که عشقت بخونه خوندمش خیلی قشنگ بود / اما افسوس که دلت پیش دلم دیگه نموندیادته با هم دیگه قدم زدنمون تو خیابون زیر بارون.................وای که چه شبایی داشتیم خداجون.................خدا جون چرا گرفتی عشقمو / خدا جون چرا شکستی قلبموخدا جون دلم می خواست که عشق من پیشم می موند............اما افسوس یه غریبه عشقمو ازم ربود...................*عشق من جی اف نبود فرشته بود/هیچی کم نداشت گل من بس که با کرشمه بود*یادمه بهش می گفتم که تو واسم فرشته ای / گل من یادت نره تموم زندگیم تویی عشق من فرشته بود دروغ نمیگم به خدا.... / عشق من فرشته بود دروغ نمیگم به خدا....نمیدونم که چی شد که ما شدیم از هم جدا....................


  
  
   1   2   3   4   5   >>   >